مذهبی

ابوحمزه ثمالی کیست؟

ثابت بن دینار معروف به ابوحمزه ثمالی یکى از بزرگان کوفه و از چهره‌هاى معروف از اصحاب امام سجاد علیه السلام بود. او استاد علم حدیث و فقه و تفسیر یود و معارف اهل بیت علیهم‌السلام را به شیعیان می آموخت. او دعای پر فضیلتی را از امام سجاد علیه السلام آموخت و روایت کرد که به دعای ابوحمزه شهرت یافت.

امام رضا(ع) درباره او فرمود‌ه‌اند: ابوحمزه در زمان خویش مثل سلمان یا لقمان در زمان خود بود، بدان سبب که به چهار تن از ما، یعنی علی‌بن حسین، محمدبن علی، جعفربن محمد و در برهه‌ای موسی‌بن جعفر خدمت کرده و با چهار تن از ما رفت و آمد داشته است.

ولادت و نسب ابوحمزه ثمالی 

ثابت بن دینار یکى از چهره‌هاى معروف از اصحاب ائمه اطهار است. او از بزرگان کوفه است که محضر چهار امام معصوم علیهم‌السلام را درک کرده است. کنیه اش ابوحمزه و کنیه پدرش ابوصفیه بوده. شیخ صدوق او را از قبیله طی و تیره بنوثُعَل دانسته و دلیل شهرت ابوحمزه را به ثمالی سکونت وی در محله اقامت قبیله ثُماله از تیره اَزْد ذکر کرده است. برخی دیگر معتقدند نسب ثابت بن دینار به شخصی به نام ثماله بن اسلم بن کعب که از قبیله ازد می رسد و به همین دلیل به او ثمالی می گویند.

سال دقیق تولد او معلوم نیست اما از انجا که از زاذان کِنْدی (متوفی ۸۲ق) روایت نقل کرده است، ولادت او پیش از سال ۸۲ق بوده است. سال وفات او نیز به طور دقیق معلوم نیست اما می توان گفت از آنجا که حسن بن محبوب (۱۴۹-۲۲۴) از او نقل روایت کرده، تاریخ وفاتش باید بعد از ۱۵۰ باشد.

ابوحمزه سه فرزند داشته است که هر سه در قیام زید بن علی به شهادت رسیده اند .

ابوحمزه ثمالی از دیدگاه علمای رجال

یعقوبی ابوحمزه را از فقهای کوفه شمرده است و کشی و نجاشی در باب منزلت والای وی روایاتی نقل کرده‌اند. دو روایت در ذم ابوحمزه نیز در رجال کشی آمده است که از دیدگاه خوئی اشکالات سندی دارند. ابوحمزه شیوخ و راویان بسیاری دارد. مزّی و خوئی فهرستی شامل کسانی که ثمالی از آنها روایت کرده و کسانی که از ثمالی حدیث نقل کرده‌اند، آورده است. اگر چه غالباً اهل سنّت وی را قدح و تضعیف کرده‌اند، حاکم نیشابوری در المستدرک از ابوحمزه حدیث نقل کرده و حکم به صحت آنها داده و در خطبه کتاب به وثاقت جمیعِ راویانی که در طرق حدیثی او وارد شده‌اند، تصریح کرده است.

درک محضر امام زین العابدین علیه السلام

ابو حمزه اولین بار زمانی که امام سجاد علیه السلام از مدینه به کوفه سفر نمودند ایشان را ملاقات نمود و شیفته ایشان شد. او ماجرای این ملاقات را اینگونه نقل می کند: «جلوى ستون هفتم مسجد کوفه نشسته بودم که از سوى باب کنده مردى وارد شد که من در طول عمر خویش شخصى زیباتر، خوشبوتر، پاکیزه‌تر و خوش‌لباس‌تر از او ندیده بودم. عمامه‌اى بر سر و پیراهنى عربى و قبایى بر تن داشت.

کفش‌هاى عربى را از پاى درآورد و در کنار ستون هفتم به نماز ایستاد. تکبیره الاحرام نماز را وقتى ادا کرد، آن چنان جذاب و موثر بود که موهاى بدنم سیخ شد. شیفته نغمه زیبا و لهجه دلرباى وى شدم. نزدیکتر شدم تا کلماتش را بهتر بشنوم. چهار رکعت نماز خواند با رکوع و سجود کامل و عالى. بعد از سلام نماز، شروع به دعا کرد: «الهى ان کان قد عصیتک، فانى قد اطعتک فى احب الاشیأ الیک الاقرار بوحدانیتک…».

بعد از این که از دعا فارغ شد، از مسجد بیرون رفت. من با اشتیاق تمام به دنبال وى به راه افتادم تا این که به مناخ (محل نگهدارى شتران در کنار شهر) کوفه رسیدیم. در آن جا غلامی ‌‌بود که شتر این مرد با عظمت را محافظت می‌‌کرد.

از غلام پرسیدم: این مرد کیست؟ جواب داد: آیا از شمائل و سیماى نورانى‌اش او را نشناختى؟ او حضرت زین العابدین، على بن الحسین علیه السلام است.

وقتى آقا را شناختم، خود را به قدم‌هاى مبارکش انداختم و خواستم پاهایش را ببوسم. حضرت با دست‌هاى مطهر خویش مرا از زمین بلند کرد و فرمود: نه! اى ابا حمزه! سجده مخصوص خداوند عزیز و جلال است. عرض کردم: اى فرزند رسول الله! براى چه به این جا تشریف آورده‌اید؟ فرمود: براى آن چه که دیدى! اگر مردم می‌‌دانستند که نماز خواندن در مسجد کوفه چه فضیلتى دارد، مثل کودکان چهار دست و پا به سوى آن می‌‌شتافتند.

دعای ابوحمزه ثمالی

ابوحمزه بیشتر اوقات خود را به عبادت و تدریس علوم اسلامی ‌‌می‌‌گذرانید. او از کسب فیوضات معنوى و تربیتى از محضر ائمه علیهم‌السلام به ویژه امام سجاد علیه السلام غافل نبود. از سند دعاى معروف به «ابوحمزه ثمالى» معلوم می‌‌شود که ابوحمزه در آن شب‌هاى نورانى ملازم محضر پیشواى چهارم علیه السلام بود.

او در این رابطه می‌‌گوید: امام سجاد علیه السلام شب‌هاى ماه مبارک رمضان تا سحر مشغول به نماز بود. و چون وقت سحر فرامی‌‌رسید این دعا را قرائت می‌‌نمود: «الهى لاتودبنى بعقوبتک ولاتمکر بى فى حیلتک، من این لى الخیر یارب ولایوجد الا من عندک…؛ خدایا مرا با مجازات خویش ادب نفرما، و با عقوبت‌هاى پنهانى که من نمی‌‌فهمم، مجازاتم نکن. خداوندا! کجا خیرى توانم یافت، در حالى که خیر جز پیش تو نیست…».

دعاى ابوحمزه طولانى و برابر با دو جزء قرآن کریم است. فرازهاى آخر دعا با این مضامین عرفانى به پایان می‌‌رسد: ««…اللهم انى اسئلک ایمانا تباشر به قلبى و یقینا حتى اعلم انه لن یصیبنى الا ما کتبت لى و رضنى من العیش بما قسمت لى یا ارحم الراحمین»؛ پروردگارا! من از تو ایمانى ثابت و یقینى کامل درخواست می‌‌کنم که همیشه در قلبم استوار باشد، تا بدانم که به من جز آن چه که قلم تقدیر تو نگاشته است، نخواهد رسید و مرا در زندگانى به هر چه قسمتم کردى راضى و خشنود گردان. اى مهربان‌ترین مهربانان!».

امتیاز ما
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا