مذهبی

گوشه ای از کرامت های حضرت زهرا(س)

گوشه ای از کرامت های حضرت زهرا(س)

امیدواریم از خواندن این مطلب، ((گوشه ای از کرامت های حضرت زهرا(س) )) لذت ببرید و برایتان مفید باشد،از همراهی شماسپاسگذاریم.

نام حضرت زهرا (س)  و نزول آب بهشتی

امام صادق علیه السلام فرمود: از ام ایمن نقل شده، که در راه مکه به جحفه به عطش شدیدی دچار شدم تا آنجا که جانم به خطر افتاد، پس رو به آسمان نموده عرض کردم: ای پروردگار من، مرا دچار تشنگی نموده ای در حالی که من خادمه دختر پیغمبرت می باشم؟ آن گاه دیدم که سطلی از آب بهشتی ظاهر شد، از آن نوشیدم. قسم به خانمم فاطمه زهراعلیها السلام که بعد از آن تا هفت سال گرسنگی و تشنگی بر من عارض نشد. 

گفتن شهادتین هنگام ولادت

کرامت دیگر آن حضرت این است که هنگام ولادت، به توحید، رسالت و ولایت شهادت داد. امام صادق(علیه السلام) در این رابطه می فرماید: «فَلَمَّا سَقَطَتْ… فَنَطَقَتْ فَاطِمَهُ(سلام الله علیها) بِالشَّهَادَتَیْنِ وَ قَالَتْ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ أَبِی رَسُولُ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَنْبِیَاءِ وَ أَنَّ بَعْلِی سَیِّدُ الْأَوْصِیَاء ِوَ وُلْدِی سَادَهُ الْأَسْبَاطِ . بعد از اینکه پا به دنیا گذاشت… سخن خود را با شهادتین آغاز نمود و گفت: شهادت می دهم که خدایى جز الله نیست، و پدرم فرستادهٔ خدا و سید و سالار پیامبران است و همسرم سید اوصیاء، و فرزندانم سید و سالار نوادگان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هستند.»

توسّل ابوطالب (ع) به حضرت فاطمه (س)

قبل از تولّد امام علی (علیه السّلام) در «مکّه» زلزله ی شدیدی رخ داد؛ به طوری که سنگ های بزرگ از «کوه بلقیس» جدا شده و به پایین پرتاب می شد. حضرت ابوطالب (علیه السّلام) بر بلندی آمد و گفت:
«الهی و سیّدی اسئلک بالمحمدیّه المحموده و بالعلویّه العالیّه و بالفاطمیّه البیضاء الا تفضلّت علی اهل التهامه بالرّحمه و الرأفه؛
پس همان زمان زمین آرام گرفت و مردم آن کلمات را حفظ کرده و در شداید و بلاها می خواندند؛ ولی جهت آن را نمی دانستند.
گوشه ای از کرامت های حضرت زهرا(س)
گوشه ای از کرامت های حضرت زهرا(س)

شفای بیماری صعب العلاج

یکی از علما می گوید:
در حدود بیست سال قبل، همسرم به بیماری صعب العلاج گرفتار شد و بالأخره با مراجعه به اطبّا، مرض ریوی تشخیص داده شد. پس از آزمایش های دقیق و عکس برداری، کسالت را فوق العادّه و صعب العلاج دانستند؛ به طوری که نسخه و دارو بی اثر بود و از علاج آن به کلّی مأیوس شدیم.
بی اندازه مضطرب و ناراحت بودیم. ناچار دست توسّل به ذیل عنایت حضرت زهرا (علیهاالسّلام) زده و نماز حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) را که در کتب ادعیه وارد شده، خواندم. پس از تمام اذکار، در حالی که متأثّر و دل شکسته بودم، در همان حال سجده خوابم برد. در خواب حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) را به بالین مریضه ام دیدم که به او لطف و محبّت می فرمود. ناگهان از خواب بیدار و یأسم به امید بدل شد و از آن روز به بعد حال مریض روبه بهبود گذاشت و پس از چند روزی سلامتی کامل خود را بازیافت. برای معاینه و اطمینان خاطر، او را به نزد طبیبی بردم. او بعد از معاینه و دقّت کامل با تعجّب گفت:
هیچ کسالتی در او نمی بینم.

 کرامت حضرت فاطمه (س) به سیّد بحرالعلوم

سیّد بحرالعلوم می فرماید:
در عالم رؤیا دیدم در مدینه مشرّف بودم و مرا جناب پیغمبر (ص) احضار نمود. داخل حجره ی مقدّسه شدم. دیدم جناب پیغمبر (ص) در صدر مجلس قرار گرفته و حسنین (ع) و حضرت فاطمه (س) در حاشیه ی مجلس قرار گرفته اند و جناب علی (علیه السّلام) سرپا ایستاده است.
به دست بوسی رسول خدا (ص) مشرّف شدم. مرا مخاطب به خطاب «مَرحَبا بِوَلَدی» نموده و کمال محبّت و مهربانی را درباره ی من مبذول داشت. مسئله ای چند سؤال نمودم. فرمودند: «از امام زمان خود سؤال کن.» پس صاحب الأمر را حاضر نمودند و مسائل خود را سؤال نمودم.
پس رو به حضرت فاطمه (س) نموده فرمودند: «پسرت را بگیر.»
پس حضرت فاطمه (س) دست مرا گرفته، به حجره ی خود برد و از من رویش را نمی گرفت و گویا صورت مبارکش، الحال در نظرم هست.
پس حضرت فاطمه (س) برای من آش آورد که همه ی حبوبات در آن بود. تناول نمودم و در نهایت شوق از خواب بیدار شدم.
چنان شرح صدری برای من اتّفاق افتاده بود که هرچه بعد از آن در کتاب ها می دیدم به یک مرتبه حفظ می نمودم و همیشه طالب آن آش بودم.
روزی از مادرم سؤال نمودم که آش به این صفت دیده ای؟
گفت: بلی، در عجم، متعارف است که می پزند و جمیع حبوبات داخل آن می کنند و آش حضرت فاطمه ی زهرا (س) می نامند.

منبع:حوزه،پایگاه تخصصی منبرها،دونور

امتیاز ما
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا