مذهبی

نحوه توسل به امام حسن مجتبی (ع)

امشب، شام میلاد کریم اهل بیت آقا امام حسن مجتبی (ع) است و به همین مناسبت ضمن تبریک این عید عزیز به پیشگاه امام عصر۰عج) و اهل بیت (ع) به شما مخاطبان عزیز هم تبریک میگوییم و در این مطلب میخواهیم درباره نحوه توسل به امام حسن محتبی (ع) با شما دوست عزیز صحبت نماییم. از همه شما دوستان التماس دعا داریم.

چگونه به امام حسن (ع) متوسل شوم؟

نماز امام حسن مجتبی یکی از راه‌های توسل به ایشان برای برآورده شدن حاجت و ازدواج است. در کتاب “جمال الاسبوع” به نقل از “سید بن طاووس) کیفیت نماز امام حسن محبتی (ع) را مانند نماز امیرالمومنین (ع) توصیه کرده‌است که چهار رکعتی است در روز جمعه خوانده می‌شود.

نماز دیگری که به این حضرت منسوب است نیز در روز جمعه خوانده شده که طریقه خواندن آن به ترتیب زیر است:

در هر رکعت آن یک حمد و یک مرتبه سوره توحید (قل هو الله) خوانده می‌شود. در برخی منابع نیز آمده است که ۲۵ مرتبه سوره توحید قرائت شود. بعد از هر دو رکعت یک سلام داده شود.

در پایان نماز نیز دعای زیر خوانده شود:

اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ‏

وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ‏

وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِمَلاَئِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ‏

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ

وَ أَنْ تُقِیلَنِی عَثْرَتِی وَ تَسْتُرَ عَلَیَّ ذُنُوبِی وَ تَغْفِرَهَا لِی‏

وَ تَقْضِیَ لِی حَوَائِجِی وَ لاَ تُعَذِّبَنِی بِقَبِیحٍ کَانَ مِنِّی‏

فَإِنَّ عَفْوَکَ وَ جُودَکَ یَسَعُنِی إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ

نماز امام حسن مجتبی (ع) برای حاجت

نماز امام حسن مجبتی برای حاجت به همان روشی است که در مفاتیح گفته شده است و در این متن نیز به آن اشاره شد. برای برآورده شدن حاجت می‌توان آن را در روز جمعه به جا آورد و یا نیت کرده و ختم هشت روزه را که از روز دوشنبه شروع می‌شود و از مجربترین ختم‌هاست دنبال کرد. در ادامه ختم هشت روزه نماز امام حسن مجتبی از روز دوشنبه شرح داده شد.

یکی از مجربترین راه‌های توسل به این حضرت، نماز امام حسن مجتبی در روز دوشنبه است که برای جمیع حاجات سفارش شده است. از شب دوشنبه (شب یکشنبه که فردای آن دوشنبه است) تا دوشنبه هفته بعد هر شب پیش از خواب وضو بگیرد و نماز امام حسن مجتبی (ع) به روش گفته شده را بخواند. پس از نماز دعای توسل را خوانده و در فرازی که متعلق به امام حسن مجبتی (ع) با زبان ساده خود بگوید یا امام حسن مجتبی یا امام مظلوم و غریب کلید حل مشکلاتم در دستان شماست، مرا دریاب و بعد ادامه دعای توسل را تا پایان آن بخواند. سپس مبلغی در حد توان به عنوان صدقه در نظر بگیرد و روز هشتم که ختم شد، صبح روز نهم تا ظهر این صدقه را به مستمند برساند. انشاءالله در آن هفته به حاجت خود برسد البته با این شرط که با اعتماد قلبی انجام گردد.

 

نحوه توسل به امام حسن مجتبی (ع)

توسل به حضرت ام البنین (س) برای رفع گره های زندگی

روضه و توسّل به امام حسن مجتبی (ع)

این آقایی که از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه دل برده بود، این کریمِ علی الاطلاقِ عالمِ وجود، از ابتدای کودکی، هرچه سختی بود به جان خرید، انگار که بابای امام حسین علیه السلام است، با اینکه اختلاف سنی‌شان یک سال یا کمتر از یک سال است، همه‌ی سختی‌ها را به دوش گرفت، همیشه سنگ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را به سینه زد…

روزی نشسته بودند، مروان ملعون روی منبر در حال جسارت به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بود، وقتی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه خواستند پاسخ بدهند، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه فرمودند: حسین جان! اگر به تو هم چیزی بگوید من اذیت می‌شوم، خودم جواب می‌دهم…

امام حسن مجتبی صلوات الله علیه تا جایی که توانستند خود را مقدّم کردند، آسیب‌ها را به جان خریدند…

حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه هم در محضر امام حسن مجتبی صلوات الله علیه، در محضرِ امام خود بودند، از عظمتِ امام حسن مجتبی صلوات الله علیه، امام حسین علیه السلام در محضر او بدون اجازه صحبت نمی‌کردند، امام حسین علیه السلام شیعه‌ی امام حسن مجتبی صلوات الله علیه هستند…

همه‌ی عالم شب جمعه بیچاره‌ی کربلا هستند، در «قرب الإسناد» آمده است که حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه هر شب جمعه زائرِ قبرِ برادر بودند…

کریم فقط با مردم کریم نیست، عبادت کریم کریمانه است، بخشش کریم کریمانه است، بی‌توقع می‌بخشد، بی‌توقع عبادت می‌کند، بی‌توقع محبّت می‌کند…

وقتی امام حسن مجتبی صلوات الله علیه مسموم شدند به آن زن فرمودند: تا حسینم نیامده است برو…

او وظیفه دارد قاتل امامِ خود را قصاص کند، ولی من که وظیفه‌ی دستگیر کردنِ تو را ندارم…

امام حسن مجتبی صلوات الله علیه فقط ۴۷ سال زندگی کردند… وقتی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه آمدند، چهره‌ی امام حسن مجتبی صلوات الله علیه را دیدند، رنگ زرد شده بود، چشم‌ها رفته بود، ولی امام حسن مجتبی صلوات الله علیه گریه می‌کردند.

حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه عرض کردند: حسن جان! چرا گریه می‌کنی؟

امام حسن مجتبی صلوات الله علیه دو جواب دادند، اول فرمودند: «لِهَوْلِ اَلْمُطَّلَعِ»، نگران هستم که آیا خدا مرا قبول می‌کند یا قبول نمی‌کند…

گریه‌ی امام حسین علیه السلام شدّت گرفت و فرمودند: شما این همه در راه خدا… شما شش هفت سال سن داشتید که آن بلاها را بر سر شما آوردند، بعد در جنگ‌های امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، بعد این همه سختی و دشنام و اهانت؛ اموال خودت را در راه خدا بخشیدی، بیست سفر پیاده به حج رفتی…

امام حسن مجتبی صلوات الله علیه خود را نمی‌دیدند… هنگامی که ما هیچ کاری نکرده‌ایم و مدام توقع داریم، نمی‌توانیم شیعه‌ی امام حسن مجتبی صلوات الله علیه باشیم…

دوباره امام حسن مجتبی صلوات الله علیه شروع کردند به گریه کردن، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه عرض کردند: برادر! برای چه دوباره گریه می‌کنید؟ فرمودند: «فِرَاقِ اَلْأَحِبَّهِ»… تو تنها می‌شوی…

برای امام حسن مجتبی صلوات الله علیه که ابتدای راحتی بود، ولی فرمودند: تو تنها می‌شوی، من نگران تو هستم…

حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه خواستند گریه کنند، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه فرمودند: نه! لا یوم کیومک یا اباعبدالله… حسین جان! طاقتِ گریه‌ی تو را ندارم…

بعد وصیّت کردند: برای فرزندانم پدری کن…

می‌خواستند این برادرِ کریمِ عظیم الشّأن را کنار قبر مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دفن کنند، آن زنِ کینه‌توز دستورِ تیرباران داد، همان کسی که دستورِ تیرباران کردنِ قاریِ قرآنِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در جمل را صادر کرد، اینجا هم یک مرتبه‌ی دیگر دستورِ تیرباران داد…

حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه به امر برادر، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه را به بقیع بردند، خودِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه قبر کندند و بدنِ مبارک را داخل قبر گذاشتند، نگاه کردند و دیدند شانه‌های مبارک حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه می‌لرزد، صورتِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه از اشک خیس است، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه فرمودند: «‏فَلَیْسَ حَریبٌ مَنْ أصیبَ بِمالِهِ» غارت‌زده آن کسی نیست که اموال او را برده‌اند، «وَلکِنَّ مَنْ واری أخاهُ حریبٌ» غارت‌زده من هستم که همه‌ی وجودم را از من گرفتند.

امتیاز ما
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا